بررسی جایگاه «زن» در انقلاب اسلامی از منظر کارشناسان

مدتی است جریان‌های غربی و مغرضانه با راه‌اندازی جنبش‌های زنانه با ادعای آزادی‌، تلاش‌هایی برای انحراف نسبت به جایگاه واقعی زنان، فریب افکارعمومی برای مقصر نشان دادن جمهوری اسلامی و محکوم کردن آن به ایجاد محدودیت برای بانوان دارد. «زن آگاهی یا تن آگاهی» نشست تخصصی است که اخیراً با هدف پاسخگویی به این ادعاها برگزار شده است…

بررسی جایگاه «زن» در انقلاب اسلامی از منظر کارشناسان

به گزارش خبرنگار اجتماعی جشنواره تهران، نشست علمی «زن آگاهی یا تن آگاهی» با حضور «معصومه ظهیری» استاد حوزه و دانشگاه، «زهرا فخر روحانی» استاد حوزه و دانشگاه فرهنگیان، «مهدی جمشیدی» عضو هیأت علمی گروه فرهنگ پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه و برخی از کارشناسان حوزه فرهنگ و زنان برگزار شد. محمد جلیلی پژوهشگر سیاسی مسائل ایران و دبیر نشست با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری، درخصوص موضوع برگزاری این نشست علمی بیان کرد: این نشست در جهت بیانات رهبرانقلاب و فرمایشات ایشان در کنگره بزرگداشت شهدای استان همدان پیرامون  زن و جنسیت زنانه در انقلاب اسلامی برگزار شده است. رهبری تا کنون هزاران صفحه در رابطه با  جنس زنانه و مسائل و مشکلات زن در جهان اسلام، در ایران و در مواجهه با تمدن غربی نوشته‌اند که در این چهل سال منتشر شده است. وی در ادامه افزود: آن چیزی که تأمل‌ برانگیز است ایجاد تقابل مفهومی از جانب جبهه غیرانقلابی در موضوع زن است. جناح مقابل از رفتار زنان در ایران ذیل عنوان جنبش زنانه تعریف کرد. در حقیقت مقصود جناح مقابل از جنبش زنانه نوعی آگاهی فردی یا ایجاد یک فضای اجتماعی در جهت مبارزه با حاکمیت دینی بود. جلیلی در ادامه تأکید کرد: جناح مقابل و اپوزیسیون جمهوری اسلامی خیلی تلاش دارند که هویت زن را به این شکل تعریف کنند. اما در مقابل می‌توان از بیان رهبری موضوع حرکت زنانه را استنتاج کرد. حرکتی که ذیل عنوان رشد و آگاهی نام برده شده است. وی درادامه توضیح داد: ایشان و امام خمینی‌(ره) از ابتدای انقلاب تا کنون، زن و حرکت زنانه را به عنوان یک مسیری که زن با آزادی ذهنی از قیوداتی که فرهنگ غرب تدارک کرده، دیده‌اند. زن در این خودآگاهی می‌تواند فعالیت سیاسی، مطالبه و نقد اجتماعی و سیاسی هم داشته باشد و محدود نیست. وی ادامه داد: در نگاه مقام معظم رهبری در برابر این مسئله، یک مواجهه تمدنی  و یک انگاره تضاد مفهومی وجود دارد که غربی‌ها آن را تدارک دیده‌اند. یعنی به جای آگاهی و معرفت عقلانی، رشد معنایی زن  و به معنای واقعی توجه به عناصری که در وجود زن قرار گرفته است، زنان را تبدیل به سوژه جنسی مردان کرده‌اند. جلیلی در ادامه درباره هدف از برگزاری این نشست بیان کرد: ما در این نشست می‌خواهیم بررسی کنیم که چه مفهوم سازی و ادبیات سازی در برابر ادبیات سازی که جناح مقابل خصوصاً در موج «مهسا امینی» تدارک دید، قابل برداشت است؟ در حال حاضر جای ادبیات سازی مفهومی در کشور ما خالی است. ما بستر فکری و مبنایی را داریم، منابع را هم داریم اما ادبیات سازی، مفهوم سازی و عبارت پردازی نشده است. آن چیزی که اکنون مورد توجه قرار گرفته ترسیم مختصات حرکت زنانه است. حرکتی که ظرفیت آن را جمهوری اسلامی  کرد و نهضت جمهوری اسلامی آن را تدارک دید، دربردارنده چه مؤلفه‌هایی است؟ این تحلیل‌گر سیاسی ادامه داد: در بیانات اخیر مقام معظم رهبری، خانم طاهره دباغ قهرمانی خوانده شده است که در خصوصیات زنانه می‌تواند الگویی برای جهان اسلام باشند. بین زن و مرد برتری وجود ندارد در ادامه معصومه ظهیری استاد حوزه و دانشگاه درباره اینکه چه مفهوم سازی و ادبیات سازی در برابر ادبیاتی که در جریان مهسا پیش آمد، می‌شود ساخت گفت: ما یک نگاهی در زاویه دید عمومی به زن داریم که بر گرفته از قرآن است. همانطور که پیامبر خاتم الانبیاء است و بعد از ایشان دیگر پیامبری نخواهد آمد و تمام کننده تمام دستورات آسمانی است و کمال آن چیزی که خداوند برای بشریت ضروری داشته توسط ایشان به بشرعطا شده است. در بحث زنان و مردان هم سه بخش قرار داده‌اند. وی در ادامه بیان کرد: بخش اول جایگاه و خلقت انسان است. خداوند در قرآن نمی‌گوید که زن یا مرد را به عنوان اشرف مخلوقات آفریدیم. بلکه می‌گوید این انسان است که در این جایگاه ویژه  و بر سرآمدی و برتری از سایر مخلوقات آفریده‌ایم. در سوره نساء آمده است که ما در خلقت برای دو جنس زن و مرد تفاوتی قائل نشدیم و برای زن و مرد برتری وجود ندارد. درحالی که جایگاه دو جنس کاملاً در قرآن ظهور و بروز دارد. وی در ادامه تاکید کرد: خداوند با ذکر برابری زن و مرد تاکید می‌کند که دو جنس در هویت مردانه و هویت زنانه آفریده است. اصل اولی که در قرآن آمده است این است که جوهره خلقت یکسان است و تفاوتی نیست اما آنچه که این شاکله را ظهور و بروز می‌دهد دو جنس است. تنها تفاوت زن و مرد از نظر قرآن ظهیری در باره تکالیف زن و مرد در قرآن اظهار کرد: بخش دومی که در قرآن آمده است تکالیف جداگانه زن و مرد است.یعنی آن چیزی که خداوند برای زن و مرد برای رسیدن به کمال و رشد تعیین کرده است.   قرآن تفاوت‌هایی را در انجام تکالیف برای زن و مرد معین کرده است نه برتری بین زن و مرد.  در این میان خداوند در قرآن مشترکاتی برای زن و مرد قرارداده است. از رسیدن به کمال، عبادات، خطابات قرآن و… به طور مساوی برای زن و مرد قرار داده شده و تاکید شده است که هیچ جنسی بر آن یکی برتری ندارد. وی در ادامه بیان کرد: اما تفاوت مسؤولیت‌های زن و مرد انفکاک‌هایی را دربر دارد که این تفاوت مسئولیت‌ها  ابزاری برای ایفای نقش زن و مرد است. زن و مرد در ایفای نقش است که می‌توانند با یکدیگر رقابت داشته باشند تا به آن رشد و کمال برسند. در اینجا زن و مرد یک رقابت مثبت برای رسیدن به مقام و جایگاه انسانی با یکدیگر دارند. امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری در برخی از موارد می‌فرمایند که در اینکار مانند برخی از مجاهدت‌ها مانند قیام ۱۷شهریور زنان از مردان پیشی گرفته‌اند. مقام معظم رهبری نگفتند که زنان نسبت بر مردان یا مردان نسبت به زنان برتری دارند بلکه گفتند که در ایفای نقش و در کنش‌گری، در برخی از موارد زنان از مردان پیشی گرفتند. زنان مسلمان یک گام جلوتر هستند این استاد دانشگاه تصریح کرد: در طول تاریخ هم چنین مسئله‌ای وجود داشته است. گاهی در طول تاریخ خلأ‌هایی وجود داشت که آن شخص برگزیده ما یا امکان حضور نداشت و یا فضا مهیا بود برای اینکه یک زن ایفای نقش کند مانند حمایت از جریان به دنیا آمدن حضرت عیسی (ع) توسط حضرت مردم. در طول زمان یک جریان واپس گرایانه‌ای اتفاق افتاد که منجر به مهجوریت و محدودیت زنانه شد. به طوری که برخی از آثار و قلمه‌های زنان به طور کامل رو نمایی نشدند. این دوران مهجوریت باعث شد آنچه که ما مطالبه داریم به عنوان یک زن مسلمان شکل بگیرد. هر چند در آن زمان آنقدر زنان دیگر کشورها ممنوعیت و محدودیت داشتند که مجبور شدند برای به دست آوردن کوچک‌ترین موقعیت‌ها مانند داشتن حق رأی یا ارث، حضور اجتماعی و… مبارزه کنند.  زنان مسلمان یک گام جلوتر بودند چون برای به دست آوردن این امتیازها هیچ مبارزه‌ای نکردند. بلکه این حقوقی عطای دینی و هدیه خدواند به زنان مسلمان بوده است.‌ به عنوان مثال حق رأی در زمان بیعت پیامبر و امام علی (ع) به زنان داده شد. ظهیری تاکید کرد: اگر مهجوریت و محدودیتی در طول تاریخ برای زنان وجود داشته ناشی از وجود  جریان‌هایی بوده است که واپس‌گرا بودند. ما امروزه باید یک بازآفرینی داشته باشیم نه اینکه بخواهیم یک کار جدید انجام دهیم. برای همین مقام مغظم رهبری فرمودند شما باید در این مسئله مطالبه‌گر باشید. آیا زنانه‌گری افتخار است؟ وی ادامه داد: در دوران جدید، زنان دچار بحران هویتی شدند‌ برایشان سوال شد، آیا زنانه‌گری  افتخار است؟ آیا زن، جنس دوم معنا می‌شود؟ یا اینکه زن یک جنس انسانی است که با توجه به تساوری خلقت او را با تفاوت‌هایش باید بستاییم و این تفاوت‌ها را برای او حفظ کنیم. او را به مسابقه تشابه سازی با مرد دعوت نکنیم. به میدانی که زن را دچار بحران هویت می‌کند دامن نزنیم. امروز در دورانی به سر می‌بریم که نه تنها نتوانستند آن بحران هویت را  به یک هویت اصیل جایگاه دار تبدیل کنند بلکه می‌توان اعلام کرد که دنیای امروز دچار بحران جنسیت است.  در حال حاضر از آن اوج کرامت انسانی انسان، مرد یا زن بودن اصیل است و هر دو ستوده شدند به جایی رسیده‌ایم که یک انسان حیران را تحویل جامعه می‌دهیم که در ایفای نقش زنانه و مردانه خودش دچار سردرگمی است. ظهیری در ادامه توضیح داد: زمانی که اسلام آمد، پیامبر گرامی اسلام مفاهیم جدیدی را در سنت نبوی و هم در آموزه‌هایی که به جامعه داشتند برای احیای شخصیت زن نوآوری کردند. جایگاه یک زن مسلمان چیست؟ وی در ادامه افزود: هویت و جایگاه مستقل زن در دین تعریف شده در عین حالی که زن یک حلقه اتصال در خانواده و در پیشبرد وظایف محول شده به خود او است. آن اصالت‌های هویتی زنانه هیچ‌گاه نادیده گرفته نمی‌شود. در دهه اول انقلاب بحث نه تحجر و نه تجدد کاملاً هویت پیدا کرد. در واقع زن انقلابی خلق شد. زن انقلابی کیست؟ زن انقلابی در دهه اول انقلاب هویت پیدا کرد و جایگاه داشت. در زمان جنگ در پشت جبهه دیده شد. حتی برخی از زنان می‌خواستند اسلحه به دست بگیرند و بجنگند؛ اما امام خمینی (ره) اجازه ندادند و گفتند زنان از پشت جبهه فعالیت داشته باشند.

وی درباره نفی جایگاه زنان گفت: نفی جایگاه زنان به معنای مهجوریت، خانه نشینی و گوشه نشینی یا بر اساس فرهنگی معابی رضاخانی «از نوک سر تا نوک پا فرنگی شدن» و نگاه جنسی جنسیتی به زن داشتن کاملاً در انقلاب نفی شد. یک  گفتمان جدید در جایگاه هویتی زن اصیل انقلابی معنادار خلق شد اما ما نتوانستیم این را حفظ کنیم. ما از منشور و الگو زن مسلمان غفلت کردیم. چرا زن‌ها دیده نمی‌شوند؟ ظهیری درباره زنان دفاع مقدس گفت: چرا به پزشکان زن و زنانی که در بیمارستان‌های صحرایی زمان جنگ کار می‌کردند، جایزه صلح ندادند؟ اینها کادر درمان بودند، پیام آور نه به جنگ بودند. چرا این زنها دیده نشدند؟ بنابراین ما یک کم کاری فرسایشی در ده‌های بعدی انقلاب داشتیم. بخشی از این کم کاری عدم پاسخگویی به نیازهای نسل‌های بعدی بود. چون سرعت تغییر جریان‌ها خیلی بالا بود و ما نتوانستیم با آن هم صدایی که در اول انقلاب داشتیم پیش برویم و آن را حفظ کنیم. در ابتدای انقلاب ما حضور یک بانو در مجلس خبرگان را داشتیم. وی در ادامه توضیح داد: بسیاری‌ها از این هم صدا نبودن سوءاستفاده کردند و مفهوم‌های اساسی را برای ما جعل  کردند. واژه عدالت جنسیتی در مقابل برابری جنسیتی غرب مطرح شده است. البته در صحبت‌های مقام معظم رهبری هر دو وجود دارد و حتی ایشان در یک دوره‌ای عدالت جنسیتی را تایید کردند اما دیدند که عدالت جنسیتی توسط جریان غرب مصادره می‌شود، این مفهوم را تکرار نکردند. در واقع از این واژه در جریان غیر واقعی خودش استفاده می‌شود. این استاد دانشگاه توضیح داد: بنابراین ما در بخش تولید مفهوم  و منشور معرفی الگوهای پیشران اهداف انقلاب کم‌کاری کردیم و لذا یک القای عقب ماندگی هم به نسل جوان ما شد. واکنش زنان در کشف حجاب رضاخانی در ادامه زهرا فخر روحانی استاده حوزه و دانشگاه فرهنگیان گفت: اسلام جایگاه خیلی خوبی به زن داد و زنان ما هم در گذشته خصوصا در تاریخ کشف حجاب رضاخانی نشان دادند که ما در ایران اسلامی زنانی داشتیم که یک چهره بسیار خوبی از زن را به نمایش گذاشتند. اما سؤال اینجاست که چرا ما با یک حرکت و با یک نسل نو در جامعه مواجه هستیم؟ زمانی که حضرت ابراهیم (ع) برای تبلیغ دین رفت همه ابراهیم (ع) را دیدند اما خدا هاجر(س) را دید. همه سختی‌های یک مرد برای تبلیغ دین را دیدند. اما خدا به تمام حاجیان خانه خودش دستور داده است برای طوافشان حجر اسماعیل را که مزار هاجر هم در آنجاست قرار دهند. سوال اینجاست با وجود این ادبیات غنی، چرا امروز در ایران اسلامی در دهه چهلم انقلاب وقتی یک موج و صدایی از جناح مقابل به راه افتاد یک عده ازجوانان ما به آن لبیک گفتند؟ وی در ادامه بیان کرد: ما همان نسلی هستیم که در کشف حجاب رضاخانی که هم زمان در ترکیه، افغانستان و ایران انجام می‌شد، باوجود اینکه مردان ما به آن پوشش تن دادند، اما زنان نهضت فوق‌العاده‌ای را بدون اینکه تشکیلاتی وجود داشته باشد رقم زدند. چه شد که فرزندان آن نسل امروز در خیابان‌های ما این را نشان می‌دهند که آنطور که باید علاقه‌ای نسبت به این پوشش ندارند؟ این مسئله فردی یا حاکمیتی است؟ کجای داستان صدمه خورده که ما با این موج مواجه شدیم؟ فخر روحانی تصریح کرد: مقابله با بیماری کرونا خیلی راحت‌تر از مقابله با مشکلات روانی است که امروزه نوجوان و جوان ما گرفتار آن شده است. اما ما برای مبارزه با بیماری کرونا تمام بخش‌های خبری، تمام رسانه‌ها و… شروع به تولید محتوا کردند. به زوایای مختلف بیماری کرونا را بررسی کردند تا بگویند یک چیزی را به عنوان ماسک به پوششتان اضافه کنید. چرا ناطقه فرهنگی ما خاموش است؟ امروزه ما در شرایطی قرار گرفتیم که به نسبت آزاد بودن فضای مجازی، ناطقه فرهنگی‌مان خاموش بوده است. جوان امروز ما اصلاً نمی‌داند که قصه کشف حجاب رضاخانی چه بوده است؟ جوانان امروز ما خیلی از مسائل تاریخی کشور ما را نمی‌دانند. آن فضای آزاد رسانه‌ای، این بستر را به نوجوان داده که در مسیر سقوط حرکت کند. وی در ادامه بیان کرد: امروزه پاسخگوی خوبی برای سؤالات جوانان وجود ندارد. نسل و قشری که جنبه الگوسازی برای نوجوان دارند و معلمان هستند در این فضا رها شده است. اینجا بخش‌هایی است که حاکمیت باید ورود کند. ما انتظار داریم و مطالبه می‌کنیم. ما انتظار داشتیم که در دو سال گذشته ساماندهی ببینیم.  چرا هنوز نقطه مطلوب را ملاحظه نکردیم. هنوز حرکت ایده‌آل و مطلوب مدنظر ما صورت نگرفته است. ما هنوز آماری از افسردگی جوانی که از خانواده جدا شده نداریم. درحالیکه اگر قصه کرونا بود ما هرروز آمار فوتی‌ها و مبتلایان را داشتیم.  استاد دانشگاه فرهنگیان درباره آمار بد پوششی گفت: در رابطه با مسئله بد پوششی، هیچ آماری از اینکه جوانانی که از خانواده جدا شدند و در ارتباطات ناسالم دنیای امروز غرق شدند و امروز به کجا رسیدند نداریم.

من نمی‌خواهم از این مسئله به عنوان فاصله نسلی یا گسست نسلی یاد کنم. من می‌خواهم از این مسئله به عنوان اختلاف نسلی یاد کنم. امروزه باورهای دو تا نسل با یکدیگر متفاوت شده و جوان دیگر نمی‌تواند پاسخ سؤالتش را از خانواده پیدا کند. وی در ادامه گفت: پدر و مادر و اعضای خانواده وقتی دور یک سفره جمع می‌شوند همه از یک غذا استفاده می‌کنند اما وقتی همه در یک ماشین نشسته‌اند یا دور یک سفره هستند هرکسی یک هندزفری در گوشش دارد و در عالم خودش به سر می‌برد. این فاصله‌ای که در میان ما اتفاق افتاده باورهای ما را دچار تفاوت و اختلاف کرده است. این اختلاف نسل در باورها به جایی رسیده که امروزه در رفتارها خودش را نشان می‌دهد. در حال حاضر ما داریم با رفتار مبارزه می‌کنیم در حالیکه باور را اصلاح نکردیم.  چرا جوانان ایرانی، الگوهای ایرانی را نمی‌شناسند؟ فخر روحانی درباره سؤالات جوانان بیان کرد: امروزه جوان سؤالاتی دارد که برای پاسخگویی به سؤالات این جوان هیچ تدبیری نداریم. ما زنان برجسته و خوب و جوانمان را در مصداق سلبریتی به جوانان معرفی نکردیم. من تعجب می‌کنم از اینکه ما  در عالم اسلام یک بانویی داریم به اسم بانو امین که یک دوره تفسیر کامل نوشته اما حتی در حوزه علمیه خواهران این خانم شناخته شده نیست. وی در ادامه گفت: انصافاً ما در یک بخش‌هایی کم کاری کردیم و اگر الآن در خیابان بخواهیم  جلوی یک نوجوان را بگیریم و بپرسیم چرا این نوع پوشش را داری؟ قبلش باید این سؤال را از خودمان بپرسیم. باید بررسی کنیم که در بخش‌های حاکمیتی چه کوتاهی‌هایی داشتیم؟ در بخشش‌های حاکمیتی معلم رها شده است. این استاد دانشگاه درباره جایگاه معلم گفت: یک معلم الگوی میانی است. پدر و مادر به عنوان الگوی اول شناخته می‌شوند و معلم به عنوان الگوی میانی معرفی می‌شود. نزدیک به ۱۰ سال است خالی از ناطقه فرهنگی هستیم. ما معتقدیم که لیوان هیچوقت خالی نمی‌ماند. اگر لیوان خالی از آب باشد، پر از هوا خواهد بود. ستاره نماهای غربی، جایگزین ستاره‌های ایرانی وی درباره الگوهای غرب گفت: زمانی که ما در معرفی الگوهایمان کوتاهی کردیم، جهان غرب به ما الگو معرفی کرد. حتی الگو هم نبودند. درواقع غرب ستاره نماها را به عنوان ستاره به ما نشان داد. دنیای غرب در حدی در این کار دستش خالی بود که گاهی وقت‌ها مجبور شد شخصیت‌های غیرواقعی را به ما معرفی کند. اما همان شخصیت‌های غیرواقعی در دل جوان ما جا گرفتند. چرا؟ فخر روحانی در ادامه توضیح داد: اولاً ما در مقابل این الگوها چیزی نداشتیم که به جوانمان عرضه کنیم و ثانیاً همیشه کار ما در سقوط راحت‌تر از صعود است. وقتی ما می‌خواهیم جوان را به سمت صعود هدایت کنیم کارمان بسیار سخت می‌شود. از نظر من وقتی ما نتوانسیم به زبان جوان‌هایمان صحبت کنیم ، متهم کردن یک نوجوان یا جوان کار درستی نیست. این استاد دانشگاه درباره رسانه نسل گذشته بیان کرد: مسجد تنها رسانه نسل گذشته بود. در گذشته در مسجد می‌گفتند که حضرت زهرا (س) الگو است. امروز این نگاه و این روش برای نسل جدید پذیرا نیست. ما باید به زبان متفاوتی الگوها را به صورت مصداقی به جوانان معرفی کنیم. نسل جدید ما حتی الگو دفاع مقدس را هم نمی‌شناسد. فخر روحانی اظهار کرد: امروزه سیلی راه افتاده که هنوز نهاد‌های فرهنگی ما طرح جدی برای مبارزه با آن ندارد و آموزش و پرورش ما فقط به حداقل‌های آموزش اکتفا کرده است. ما نباید از این جوان رها شده انتظار داشته باشیم تا این الگوهای دینی را بفهمد، بشناسد و برای مسیر صعود برنامه ریزی کند. ما برای یک تکه پارچه به اسم ماسک چقدر برنامه ریزی و تولید محتوا کردیم. اما برای روسری که نماد مسلمانی و اسلام گرایی است چه کاری انجام دادیم؟ صیرورت هویت زنانه در تاریخ پسا انقلابی در ادامه مهدی جمشیدی عضو هیأت علمی گروه فرهنگ پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: انقلاب در لحظه انقلابی خودش با سه انتخاب مواجه بود. یعنی در برابر سه تاریخ نشسته بود. یک سنت دینی به حاشیه رانده شده که در اثر سکولاریسم رضاخانی طرد شده بود و به حالت خصوصی تبدیل شده بود. دومین بخش یک تاریخ بومی دستکاری شده است، یعنی می‌گویند که جامعه ایران  یک جامعه در حال گذار از سنت به تجدد بود و در یک پریشان احوالی فرهنگی و سرگردانی و دوپارگی قرار داشت و در وضعیت واقعاً بیمارگونه‌ای بود. سوم، تاریخ غرب تجددی مسلط است که در این تاریخ عالمگیر شده بود و می‌خواست خودش را تحمیل کند. وی درادامه بیان کرد: مقام معظم رهبری درنامه اول یا دوم به جوانان اروپایی تعبیر یکسان سازی فرهنگی را به کار بردند و در بند هفتم از بیانیه گام دوم انقلاب گفتند زیان‌های جبران ناپذیری از نفوذ سبک زندگی غربی که حداقل ۲۰۰ – ۳۰۰ سال سابقه دارد، دیدیم. پس انقلاب می‌توانست بین سه تاریخ انتخاب کند و اصلاً دنبال انقلاب فرهنگی نباشد. انتخاب انقلاب چه بود؟ جمشیدی در خصوص انتخاب انقلاب عنوان کرد: انتخاب انقلاب، بازگشت به خویشتن اسلامی بود. این مسئله در سخنان استاد مطهری و امام خمینی (ره) هم هست. خود شخص مقام معظم رهبری، چند سال پیش تعبیر بسیار دقیق و لطیفی داشتند در این باره و گفتند: «ما ذیل تاریخ غرب نیستیم.»  در واقع این تاریخ می‌خواهد جهان گستر و عالمگیر شود، و همه را ذیل خودش معنا و تفسیر کند و خوانش‌های خودش را به همه تحمیل کند. انقلاب یک راه برای برون رفت از این تفکر و تسلط بود و در واقع یک شورش نسبت به این تفوق تحمیلی بود. البته برخی‌ها معتقدند که انقلاب ذات مدرن دارد. زمانی که ذات مدرن دارد، خودش پاره‌ای از عالم مدرن خواهد بود. برخی‌ها می‌گویند اصلاً در جهان سنت انقلابی وجود نداشته ست. آقای مطهری انقلاب اسلامی را صدر اسلام اعلام می‌کند. وی در ادامه بیان کرد: یک مسئله‌ای که ذیل انقلاب مطرح شد امتداد اجتماعی توحید بود که رهبر معظم انقلاب، انقلاب تکاملی را مطرح کردند و سال‌های بعد مدام روی آن تاکید داشتد.  امتداد اجتماعی توحید یعنی نظامسازی اجتماعی توحیدی. یعنی نمی‌شود نظام ذهنی دینی باشد اما نظامات اجتماعی بیگانه‌ای با او باشد. یعنی توحید منحصر در یک عقیده ذهنی شخصی خشک بی‌دلالت غیرنظام ساز نیست. انقلاب از آن تحول باطنی و انفسی شروع می‌شود و بعد می‌رود سراغ ساختارهای اجتماعی تا آنها را توحیدی طراحی کند و این غایت انقلاب است. این پژوهشگر فرهنگی درباره تاریخ انقلاب گفت: بنابراین روشن است که تاریخ متفاوتی می‌خواهد رقم بخورد. یعنی آن تاریخ دوپاره و دوگانه قبلی که در نوسان و پریشان حالی بوده و از مسیر و مجار طبیعیش خارج شده، قرار است یک تحول قدسی پیدا کند. این فهم انقلاب بسیارمهم است، استاد مطهری یک تعبیر خیلی خوبی دارد. می‌گوید ما بر اساس فهم از انقلاب، راه آینده انقلاب را تعریف می‌کنیم. یعنی فهم از انقلاب سوری و امری خنثی نیست. آیت الله مصباح وقتی می‌خواست از ماهیت انقلاب صحبت کند؛ در اول بحث خود، مکرر درباره ماهیت انقلاب صحبت می‌کرد. یعنی ماهیت انقلاب مثل نورافکنی راه آینده انقلاب را طراحی می‌کند. وی در ادامه بیان کرد: تحریف امام خمینی (ره)، مقام معظم رهبری و انقلاب هم بر همین اساس است یعنی وقتی ما با یک واقعیت تحریف شده روبرو هستیم، تدبیرمان هم تدبیر تجددی است. یعنی از تحریف انقلاب تدبیر تجددی برمی‌خیزد. کسانی که احساس تضاد با تجدد نمی‌کنند. بین انقلاب و انقلابی گری و ناسازگاری حس نمی‌کنند و دنبال ترکیب سنت تجدد هستند، خیلی راحت این الفاظ را به کار می‌برند. به عنوان مثال می‌گویند: «جامعه ایران در مسیر مدرن شدن است و تمامی ساختارها را تجددی می‌دانند؛ مجلس و انتخابات و انقلاب و ساختارها را واقعیت تجددی می‌دانند ولی امام این را نمی‌پذیرد.» جمشیدی در خصوص این انگاره اظهار کرد: انگاره این‌ها تجدد بومی شده است یعنی اصل تجدد است ولی تا جایی که می‌توانیم باید آن را بومی کنیم. انقلاب اسلامی هم با این مسئله سر ناسازگاری نداشت. در مورد زن هم مسئله همین است، یعنی اگر می‌شود ظواهری را رعایت کنیم اگر نمی‌شود هم که نمی‌شود. کنشگری اعجاب‌آور زنان در دفاع مقدس وی درباره کنشگری زنان در دفاع مقدس گفت: پس من انقلابی ما صورت جرح و تعدیل شده عالم تجدد نیست. یعنی ما ذیل عالم تجدد قرار نداریم. تاریخ انقلاب از دهه ۶۰ شروع شد و درحال پیشروی بود. کنشگری زنان در دفاع مقدس اعجاب آور است، معیارهای ذهنی و فکری که زن در آن دوره تاریخی داشت خیلی عجیب است. در این خصوص شهید آوینی یک مقاله‌ای به عنوان «دهه ۶۰ و امام» دارد. امام خمینی (ره) اوایل گفته بودند که من بویی از اسلام را استشمام می‌کنم. تاریخ دهه ۶۰ از این جهاد متمایز است. این تاریخ در حال پیشروی بود که ناگهان شعله تهاجم فرهنگی از اواخر دهه ۶۰ برافروخته شد. یعنی هویت زنانه مبتنی بر رسالت‌های انقلابی و خیلی چیزهای دیگر با این دست انداز روبرو شد.

وی درباره دست‌اندازهای این چالش بیان کرد: لایه اول لایه جنبش سازی فکری در حلقه کیان بود. نخستین شعله‌های فمنیزم لیبرال آنجا احساس شد. مسئله حقوق زن ذیل نواندیشی در دین بود. اگر نواندیشی دینی پنج ضلع داشته باشد، بدون تردید یک ضلع آن حقوق زنان بود و این بحث بسیار پررنگ شد. می‌خواهم بگویم چگونه آن جنبش ساخته شد و آن حرکت در برابر حرکت زنانه انقلابی بدیل سازی شد. این پژوهشگر فرهنگی تصریح کرد: آنها دنبال تبدیل بدنه نخبگانی‌شان به بدنه اجتماعی بودند. یعنی یک افکار خاصی داشتند که زن ایرانی با آن بیگانه بود. هویت روشنفکری و دانشگاهی محض داشت و درواقع نظریه بود. اما در دولت اصلاحات به گفتار رسمی تبدیل شد و از اینجا رسومات اجتماعی پیدا کرد. یعنی یک لایه‌هایی از جامعه بازگشت کردند به جامعه که در امور تربیتی زمان آقای خاتمی، که یک بخشی از فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با شورای عالی انقلاب فرهنگی در آخرین بند به صورت کامل منتشر نشده است. وی درباره آخرین بند عنوان کرد: تا آنجایی که من مطالعه کردم نوشته بود که اتفاقات و خطاهایی رخ می‌دهد که در دهه‌های بعد اثرش مشخص خواهد شد. از جمله حذف معاونت پرورشی که در دوره‌ای اتفاق افتاد و همچنان احیا نشده است. یعنی مقام معظم رهبری ضلع دانش‌آموزی اغتشاش را به آن امر نسبت می‌دهد. هدف؛ چه کسی است؟ جمشیدی در ادامه گفت: ببیند این سیاست چگونه لایه اجتماعی جریان زنان را صورت بندی کرد. این‌ها به دنبال طراحی طبقه متوسط بودند. چیزی که  الآن در ادبیات خودشان هم مدام می‌گویند طبقه متوسط یعنی این‌ها با توده خانم‌ها کاری ندارند. اخیراً آقای آزاد ارمکی در مصاحبه با اعتماد تلویحا اشاره کرده‌: «جمهوری اسلامی، شخص رهبری و «هسته سخت قدرت» را هدف گرفته‌ام، زیرا فهمیدم که دیگر دولت و مجلس و … هدف نیستند و باید او را هدف بگیربم. هسته سخت قدرت به دنبال چه چیزی است؟ به دنبال حاکمیت توده و حذف نیروهای نخبه است.چون نیروهای نخبه باعث باروری طبقه متوسط می‌شوند و طبقه متوسط توسعه، دموکراسی و آزادی‌های اجتماعی می‌خواهد.» وی در ادامه بیان کرد: این در حالی‌است که خود مقام معظم رهبری در یک خرداد سال ۹۸  بر تشکیل حلقه‌های میانی که در گام دوم انقلاب باید محقق شود، تاکید کرده‌اند. حلقه‌های میانی ۴ خصوصیت دارند نخبه، جوان، ساختار یافته و غیر رسمی و بیرون از دولت هستند. بعد ایشان می‌گویند که رهبری جامعه توده‌ای را رقم می‌زند! این طبقه متوسط اگر شکل گرفت، یکی از اضلاع آن جنبش زنانه و جریان زنانه است که قدرت بسیج اجتماعی و چانه زنی یا همان فشار از پایین را دارد. چرا اینها روی حقوق اقلیت‌های جنسی، اقلیت‌های مذهبی، اقلیت‌های قومی و… انگشت تاکید می‌گذارند و اصرار می کنند؟ چون می‌خواهند یک بسیج اجتماعی راه بیندازند و بگویند که این مطالبات محقق نشده، حاکمیت عقب نشینی کند. در کتاب «گذار به دموکراسی بشیریه» دقیقاً همین را می‌گوید، کاری که این‌ها رسماً انجام می‌دهند یعنی یک نوع براندازی در لفافه انجام می‌دهند. جمشیدی درباره خودفهمی زنانه بیان کرد: این افراد تلاش کردن خودفهمی زنانه را تغییر دهند و یک شکاف اجتماعی طبیعی غیر فعال را فعال کنند. در واقع این افراد یک پروژه کلا ن داشتند. حجاریان می‌گوید: «سه تا برنامه وجود داشته است. تجدیدنظر اقتصادی، تجدید نظر سیاسی و تجدیدنظر طلبی فرهنگی یا هویتی است.»  در واقع اینها بذر تفکراتی را می‌پاشند که بعداً در درون دولت و جامعه میوه‌هایش را می‌چینند. رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند‌ یکی از درگیری‌های گذشته ما دوگانه سیرت و صورت انقلاب، سکولاریسم پنهان، جمهوری اسلامی تمدنی، ظاهر و باطن انقلاب و… یعنی یک آدم‌هایی در سازو کار رسمی به قدرت می‌رسیدند که سیاست‌هایی را برای استحاله انقلاب طراحی می‌کردند. بنابراین نظام بر سر تداوم هویتی جامعه و انقلاب بود. وی در ادامه بیان کرد: چون می‌خواستند در انقلاب نفوذ کنند تا بتوانند سیاست‌ها را پیاده کنند و در جامعه طبقه متوسط را بپرورانند. اما آنها معتقد بودند که جامعه خود به خود به آن سمتی که آنها می‌خواستند نمی‌رود و باید کم کم قدرت را به دست بگیرند. در واقع می‌خواستند نظام را از درون دچار فرسایش ایدئولوژیک کنند. در اینجا دو مسیر متعارض در برابر یکدیگر قرار گرفتند. یکی از آنها ظهورات عینی هویت زنانه اسلامی انقلابی که از دهه ۶۰ خیلی برجستگی پیدا کرد که تجلی طبیعی آن نفس قدسی امام بود و دیگری هویت‌سازی بر آرمان نگاری تجدد بود که یک جنبش سازی تصنعی بود. پس ما با یک تجلی طبیعی که میوه انقلاب است و با یک تحمیل بیرونی مواجه هستیم. جمشیدی درخصوص گزاره‌های انقلاب اسلامی گفت: انقلاب سه گزاره کلیدی داشت. بر اساس این گزاره‌ها زن نه فقط شیء نیست بلکه حتی شخصیت مردانه هم نیست. زنانگی شخصیت‌مندی است و انکار هویت زنانه خطاست. برای همین مقام معظم رهبری می‌گویند: « مشاغل زنانه برای زنان تعریف کنیم.» یا ایشان می‌گویند: «بهترین شغل برای زنان مشاغل علمی و فرهنگی است.» از نظر ایشان اگر کاری مزاحم امر خانه‌داری زن می‌شود تقدم خانه‌داری است. وی در ادامه با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری گفت: مقام معظم رهبری در همین موضوع اشاره دارند به تهمت زن ستیزی دشمن به نظام، دشمن یعنی تمدن غربی، تمدن غربی یک خوانش مردانه از زن و یک خوانش مستشرقانه از تمام عالم دارد. رهبر یکی از نقاط تمایز تمدن غرب را خوی استکباری و تفرعنانه آنها می‌داند. هر تمدنی یک روحی دارد و روح تمدن غربی استیلا جویی است یعنی می‌خواهند خودشان را به دیگران چیره کنند. با وجود اینکه صلاحیت و استحقاق ندارند، دنبال تحمیل خودشان هستند. معیارهای تحمیلی مسئله است و ما می‌خواهیم یک راه تاریخی مستقل را طی بکنیم. از کجا معلوم خوانش شما از هویت زنانه درست است؟ این پژوهشگر فرهنگی درباره تهمت زن ستیزی گفت: تهمت زن ستیزی به نظام از خوانش انحصاری نسبت به هویت زن برمی‌آید. یعنی پیش فرضهای ایدئولوژیک خودشان را به جوامع دیگر تحمیل می‌کنند. که اگر این چنین نشد شما زن ستیز هستید.  اولین سوال این است که از کجا معلوم خوانش شما از هویت زنانه درست است؟ اگر رهبری می‌گویند ما لحن طلبکارانه و مدعی داریم و موضع تهاجمی باید بگیریم به خاطر همین است. چرا باید روایت تجدد از زن را پیش فرض بگیریم؟ جریان‌های تجددی داخلی کلاً بر اساس همین پیش فرض هستند. یعنی کمترین تردیدی روا نمی‌دارند در گزاره‌های عالم تجدد و برای آنها این گزاره‌ها وحی منزل است و هیچ تردیدی در آن نمی‌کنند. وی با اشاره به صحبت‌های شهید مطهری درباره تساوی و تشابه بیان کرد: تساوی و تشابه در فرمایش‌های مقام معظم رهبری هم هست، ایشان قائل به تساوی هست اما قائل به تشابه نیست. ایشان به فطرت ارجاع می‌دهند. صیرورت زن در بستر تاریخ پسا مدرن دو خصوصیت دارد؛ اولاً بومی است، ثانیاً فطری است. اولاً شدن و حرکت اینجایی است، ثانیا شدن و حرکت تکمیلی است. اینجایی یعنی بومی، تکمیلی یعنی فطری. بوم بنیان یعنی جامع زاد و سرشت بنیان یعنی فطرت زاد و برآمده از فطرت است. پایان پیام/

دیدگاهتان را بنویسید