شهیدمحمد مولوى: هرگز رهبر انقلاب را تنها نگذارید

شهیدمحمد مولوى در بخشی از وصیت‌نامه خود آورده است “هرگز رهبر انقلاب را تنها نگذارید زیرا وجود ایشان رحمت الهى است که شامل حال مستضعفان جهان به خصوص ایرانیان شده است”.

شهیدمحمد مولوى: هرگز رهبر انقلاب را تنها نگذارید

به گزارش جشنواره تهران از همدان، «شهید» شاهد شهود عرفانی شد و نقش هر چه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد. «شهید» همان ستاره‌ خاک‌نشین همیشه‌ بیدار شب‌های خون و آتش که تا لمس شعله‌های بصیرت و حقیقت در مقتل عشق رزم عاشقانه کرد تا پیوندی ابدی در بزم عارفانه. عشق در منشور نور هشت هزار ستاره درخشان راه عاشقی، مأوای جاودانگی‌اش را به تصویر کشید تا درس استواری را در دل حادثه بر تارک تاریخ بنشاند. حالا می‌خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت… برگ سبزی تحفه درویش، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید. ۴۹۹۸/ تبرک لحظاتمان با شهید محمد مولوی بسم رب الشهدا و الصدیقین ولا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیا ء عند ربهم یرزقون. کسانى را که در راه خدا کشته می‌شوند مرده مپندارید بلکه آنان زنده‌اند و نزد خدایشان روزى می‌خورند. حسین(ع) این اسطوره شهادت و این آیینه امامت می‌فرماید اگر در دین خدا و جدم رسول خدا جز با کشتن من زنده نمى‌ماند پس اى شمشیرها مرا دریابید. با درود و سلام به امام امت خمینى این حامى مستضعفان و قلب تپنده تاریخ معاصر ایران، شهدا این خون همیشه جارى در رگ‌هاى نهال نوپاى انقلاب و ادامه‌دهندگان راه خونین انبیا هستند‌ از حضرت آدم تا خاتم و از محمد(ص) تا حسین(ع) در کربلا و از حسین(ع) تا ابراهیم زمانمان خمینى بت‌شکن در کربلاهاى مکرر ایران. اکنون که در حال نوشتن این وصیت‌نامه هستم اشک شوق در دیدگانم جارى است زیرا وقتى به معنویت وجودى خود می‌نگرم احساس می‌کنم لحظاتى نه چندان دور به معبود همیشگى خود می‌پیوندم آن کس که همیشه مرا طلبیده و قصه جهاد را در فطرتم نهاده است لذا اینک پیامى چند براى ملتم و ملت‌هاى تحت ستم می‌فرستم، راه مولاى خود را ادامه دهید. پیامى براى خانواده‌هاى محترم شهدا دارم و آن این است که در مرگ عزیزان خود ضعف به خود راه ندهید زیرا ضعف ما حربه‌اى است به دست منافقین که آن را علیه انقلاب، جوانان و اسلام به کار مى‌بندند. هرگز رهبر انقلاب را تنها نگذارید زیرا وجود ایشان رحمت الهى است که شامل حال مستضعفان جهان بخصوص ایرانیان شده است ایشان نیز با مشت‌هاى پولادین خود بر سر استعمار و استثمار و استکبار زده و آنها را در هم کوبیده تا توانسته است ملت مسلمان را از آن منجلابى که غربیان و وابستگان به غرب برایش به وجود آورده نجات دهند. مادر عزیز فراموش مکن که هاجر فرزند دلبند خود اسماعیل را براى رضاى خداوند و نجات اسلام خواست که قربانى کند که خداوند این ایثارگرى را قبول نمود ولى اینک تو هاجر زمانى که به آن قربانى جامه عمل می‌پوشانى و غبار غم بر سیماى چون ماهت سایه نیفکند و احساس دل تنگى ننمایى زیرا آن وقت نیز من در تاریکى وحشت‌زاى گور ناراحت هستم، من امانتى بودم در نزد شما و عزیزان که اینک به معبود خود بازمی‌گردم اینک مادرم، امید زندگی‌ام آخرین پیامم را به شما مى رسانم و آن این است که از تمام اقوام و خویشان و دوستان و آشنایان برایم حلالیت بخواهید. پایان پیام/ ۸۹۰۰۱

دیدگاهتان را بنویسید