روزی که خبر ورود امام به ایران در بین مردم پخش شد، موجی از شور و شوق در مردم ایجاد و مردم این شادی خود را به طرق مختلف به نمایش گذاشتند. در این برهه نهادها و سازمانهای دولتی یکی پس از دیگری به انقلاب پیوستند.
به گزارش جشنواره تهران از بجنورد، انسیه حاتمی، عصر روز عاشورای ۱۳۴۲ حضرت امام در اجتماع عظیم مردم قم سخنرانی تاریخی خود را بیان فرمودند. ایشان در قسمتی از بیانات خود اعلام داشتند، «من به شما نصیحت میکنم ای آقای شاه، ای جناب شاه، من به تو نصیحت میکنم دست از این اعمال و رویه بردار من میل ندارم که اگر روزی ارباب ها بخواهند تو بروی مردم شکرگزاری کنند.» مطالبی که در زیر میخوانید بخشی از کتاب تاریخ انقلاب، نوشته محمدعلی پروان است که به شرح حوادث انقلاب در بجنورد پرداخته است. فرار شاه در ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷ اولین فرار شاه از کشور نبود، ولی این فرار دقیقاً آخرین فرار وی بود که بازگشتی در پی نداشت در آستانهی کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، شاه یک بار دیگر برای حفظ جان خود از کشور گریخته بود، ولی چند روز بعد به کمک استعمارگران آمریکا و انگلیس بعد از استقرار نظم و سقوط دولت مصدق به ایران بازگشته بود. طبیعی است که شاه در ذهن مردم مذهبی مظهر فساد، جنایت، استبداد، فریب و ظلم و بیعدالتی بود ایران نظیر بسیاری از کشورهای شرقی از دورهی باستان یا استبداد شاهان مواجه بوده است. با فرار شاه مردم بجنورد نیز به مانند تمام ملت مسلمان ایران از ریشه کن شدن ستم حکومت پهلوی خوشحال بودند و این شادی خود را به طرق مختلف به نمایش گذاشتند. موسی الرضا ثروتی در این باره میگوید: در جریان فرار شاه شور عجیبی در مردم ایجاد شد. عکسهایی در جریان راهپیمایی حمل میشد و پخش شیرینی و … انجام میشود. خبر ورود امام به وطن خروج شاه از کشور و جشنهای مربوط به آن مقدمهی حرکت دیگری بود که ثروتی آن را چنین توضیح میدهد: قبل از دوازدهم بهمن ماه وقتی اعلام شد حضرت امام تشریف میآورند، عدهای از جوانان بجنوردی عازم تهران شده و در ستاد استقبال از ایشان سازماندهی شدیم ما جزو گروه دانشگاهی قرار گرفتیم.
البته با تأخیر ورود امام راهپیماییها و درگیریهایی در تهران پیش آمد که ما در آنها شرکت میکردیم. عدهای به خوابگاه دانشگاه تهران و تعدادی به منزل آقای محقر رفته و بعضی به جاهای دیگر بودیم. برادر شهیدم حمید ثروتی، اکبر و نوروز گلیانی، حاج حسن محقر، على طالب زاده و عدهای دیگر شب قبل از ورود امام، تا صبح در بهشت زهرا روی قبرها خوابیدیم ما جزء گروه محافظ جایگاه امام در روز ۱۲ بهمن ماه بودیم، چون خطر درگیری هم وجود داشت. چند تا نارنجک و اسلحه هم در آن جا جمع آوری شد. سقوط ساواک و پیوستن ادارات و نهادهای دولتی به انقلاب از جمله حوادث شیرین دوران مبارزهی مردم مسلمان بجنورد در جریان انقلاب اسلامی سقوط نهادهای نظامی انتظامی و پیوستن ادارات به جریان انقلاب بود. از نخستین نهادهایی که در بجنورد فرو ریخت و نیروهایش متواری با دستگیر شدند و سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) بود. مردم از این سازمان مخوف صدمات بسیار و مبارزین نیز ضرب و شتم شکنجهی روحی و جسمی و توهین و زندان دیده بودند. این سازمان که در بجنورد به طور کاملاً مخفیانه شکل گرفته بود، فرو پاشید و مضمحل شد. یک بار که شهید هاشمی نژاد وارد بجنورد شده بود و ممنوع المنبر هم بود، به قول خودش، در بدو ورود دو ساعت در ادارهی بدون تابلو مورد سؤال و جواب قرار گرفته بود. محسن مهرجویی در این باره میگوید: همهی ساواکیهای این جا را به جز سرهنگ مهر آموز که فرار کرد، گرفتیم و مدتی زندانی بودند و بعضیها را هم به تهران فرستادیم.
طی روزهای ۲۳،۲۲،۲۱ بهمن وقایع متعددی در بجنورد رخ داد. سرهنگ بیداریان که در آن روزها جزو معاونین و مسؤولین شهربانی بود و به دلیل مقبولیت مردمی با حکم حجة الاسلام مهمان نواز همراه با علی اصغر جمالیان به عنوان اولین رئیس شهربانی بجنورد پس از پیروزی انقلاب انتخاب شده بود در این زمینه چنین میگوید: روز ۲۱ و ۲۲ بهمن در بین شعارها علیه شهربانی هم شعارهایی داده شد. قبل از تصرف شهربانی در آن بسته شده بود و فقط سرهنگ بیداریان و مأمور پاس بیرون بودند. مأمورین مسلح در طبقهی اول و دوم ایستاده بودند، ولی به آنها سپرده شده بود که از تیراندازی خودداری کنند. بیداریان چندی بعد همراه با علی اصغر جمالیان مسؤولیت راه اندازی شهربانی را بر عهده گرفتند رئیس شهربانی هم در محل نبود. در آن تاریخ رئیس شهربانی بجنورد، سرهنگ حمیدی بود. سرهنگ بیداریان در بخش دیگری از خاطرات خود چنین میگوید: روز تصرف شهربانی که نجفی کشته شد اسلحهها به دست مردم افتاد و زندانیها آزاد شدند. من از مغازهی آقای علیدادیان زنگ زدم منزل حاج آقا مهمان نواز که برای جلوگیری از اتفاقات ناهنجار خودتان را برسانید. ایشان هم به خاطر رابطهای که قبلاً داشتیم، زود آمدند تا بلکه آرامشی ایجاد کنند. تصرف شهربانی به طور قهری امری عادی نبود و برنامهای طراحی شده به نظر میرسید. موسی الرضا ثروتی در این زمینه میگوید: «روز تصرف شهربانی عدهای مشهور به تودهای و… به سراغ سلاحهای شهربانی رفتند و پروندههای شهربانی را داخل خیابان پراکندند، سوابق زندانیها را از بین بودند و زندانیها را نیز آزاد کردند.
من به اتفاق اخوی بزرگم آمدم پشت شهربانی، اسلحهها را داخل کیسه کردیم. چهار پنج کسبه، آقای عیسی پور، اکبر گلیانی و تعدادی دیگر هم بودند. اینها را با ماشین برادرم بردیم منزل حاج آقا مهمان نواز حاج آقا نپذیرفتند آنها را از آنجا به منزل میرزا بابا مرتضوی بردیم. ایشان هم قبول نکردند. بعد مجبور شدیم اینها را بین بچهها تقسیم کنیم و در زیر زمینها مخفی نماییم. ثروتی تصرف شهربانی را در روز ۲۱ بهمن ماه میداند و در این مورد میگوید: مردم زیادی جلوی شهربانی بودند. فردی بود به نام نجفی آدم خائن و فاسدی بود که اهل باج و رشوه بود. او در جریانات مبارزه هم با مردم خیلی سر ناسازگاری داشت یکی از افسران شهربانی در غیاب رئیس شهربانی آمد و اعلام همبستگی کرد، ولی نجفی از پنجرهی طبقه ی دوم گفت: چه غلطی میخواهید بکنید – در جواب خواستهی ما که همبستگی شهربانی را قبول داریم ولی نجفی را تحویل دهید -و چند ناسزا گفت. نجفی در این ماجرا کشته شد. محسن مهرجو میگوید: اطلاعیهای از مشهد به ما رسید که برای نجفی در یکی از مساجد آنجا به عنوان شهید عبدالله نجفی مجلس ختم گرفتهاند و فکر کردهاند که در تظاهرات کشته شده و کار از کار گذشته بود. هنگ ژاندارنری اعلام همبستگی کرد البته باید گفت که عدهای تصرف شهربانی را روز ۲۳ بهمن ماه میدانند. روز ۲۱ بهمن ماه حجة الاسلام مهمان نواز به اتفاق جمعی از جوانان مسلمان هنگ ژاندارمری شدند که آنها اعلام همبستگی کردند و مشکلی پیش نیامد. فرماندهی هنگ سرگرد روحانی بود. سپس نوبت پادگان نظامی رسید که محل استقرار تیپ یک از لشکر ۷۷ خراسان بود. حجة الاسلام مهمان نواز در زندگینامهی خود مینویسند: روز اول پیروزی انقلاب به پادگان نظامی رفتم و پس از یک سخنرانی گفتم همه آثار و علائم شاهنشاهی باید برچیده شود. آثار و علائم برچیده شده حتی تیمسار قادری که فرمانده آن نیروها بود گفت درجهی من تاج شاهنشاهی است. در مقابل همهی سربازها درجه را از روی شانه کند و به دور انداخت و این عمل، همهی افسران درجه داران و سربازان را تحت تأثیر قرار داد و شعار ها همه سرباز توایم خمینی آغاز شد.
طی این وقایع و پس از سقوط؛ اعلام همبستگی نهادهای نظامی، سایر ادارات نیز با تصب تصاویری از حضرت امام برافراشتن پرچم سفید روشن کردن چراغها و نوشتن بردهها پشتیبانی خود را از پیروزی انقلاب اسلامی اعلام داشتند. جشن پیروزی انقلاب در بجنورد قبل از ورود حضرت امام به ایران و پس از تبعید طولانی از کشور، وقایعی در عراق و فرانسه رخ داد که چون یک تن از روحانیون بجنوردی مستقیماً در محضر حضرت امام حضور داشته و خدماتی نموده است، اشاره به آنها ضروری به نظر می رسید. حجة الاسلام طاووسی در این باره میگوید: وقتی صدام و شاه مشکلاتشان حل شد حضرت امام را نمیتوانست تحمل کند؛ از این رو یاران امام را آزار میداد. بنده ۲۱ روز در بغداد زندانی بودم. ۱۰ آبان ۵۷ که امام به طرف مرز کویت حرکت کردند ۱۰-۲۰ نفر با ایشان بودیم که امام فرمودن برگردید! فقط چهار نفر با امام ماندند، از جمله حاج احمد آقا و آقای فردوسی پور ما به نجف برگشتیم. او در قسمت دیگری از خاطرات خود میگوید: پس از استقرار حضرت امام در پاریس به سفر حج رفتم. در آن سفر مقداری جزوهی ولایت فقیه و اعلامیه سر مرز اردن همراه برده بودم که گرفتار شدم هرچه همراهم بود گرفتند و خودم را آزاد کردند. پس از بازگشت از حج در معیت آقای دعایی و محتشمی و فردی دیگر به پاریس نزد حضرت امام رفتیم. در روز پرواز انقلاب اسامی آن پرواز را به من دادند و من پاکنویس کردم حدود ۲۵۰ نفر بودند و ۱۵۰ نفر خبرنگار بودند. او چنین ادامه میدهد: من در پاریس مسافرینی را که از راه دور به ملاقات حضرت امام میآمدند راهنمایی و توصیه کردم و خودم نوارهای حضرت امام را ضبط کردم پس از ورود به ایران حدود ۶۰-۶۵ نوار از صحبتهای امام را تقدیم حاج محمد علی انصاری کردم. سرهنگ بیداریان درباره لحظهی ورود حضرت امام به مهرآباد تهران چنین میگوید: هنگام ورود حضرت امام در خانهی یکی از افسران که تلویزیون گذاشته بود ۴- ۵ نفری جمع بودیم و برنامهها را نظاره میکردیم.
حجة الاسلام محمدی مقدم از روزهای پیروزی چنین میگوید: در شبهای ۲۱-۲۲ بهمن همه جا در التهاب و مردم در هیجان بودند و از طریق رادیو با اضطراب و بیداری گوش به زنگ بودند و اخبار تهران را دنبال میکردند. علی اصغر جمالی نیز در این زمینه میگوید: روز ۲۲ بهمن مردم سوار بر ماشینها، چراغ روشن و بوق زنان شادی میکردند، نقل و نبات تقسیم میکردند سر در ادارات و مراکز نظامی پرچم سفید آویزان بود به علامت همبستگی با انقلاب ارتش و ژاندارمری هم همین طور. پایان پیام/س